کد مطلب:319183 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:293

جواب استدلال به کلمه خاتم الوصیین
استشهاد بكلمه ی خاتم الوصیین و مقایسه ی آن با خاتم النبیین در اینمقام سفسطه ای بیش نیست، زیرا وصایت اوصیای پیغمبر اسلام (ص) یك امر وحدانی و بسیط است و وصایت ختمیه یك وصایت است كه قائم بدوازده نفس مقدس می باشد بر خلاف انبیای صاحب شریعت كه هر كدام مستقلا مأمور تبلیغ شریعتی خاص بوده اند لهذا همانطور كه نبوت پیغمبر اسلام نبوت ختمیه است، وصایت اوصیای آن بزرگوار بهمان اعتبار وصایت ختمیه می باشد، و معنی خاتم الوصیین آنست كه بعد از امیرالمؤمنین علی (ع) وصی نبی دیگری نخواهد آمد، بعبارة اخری چون پس از نبی خاتم (ص) پیمغمبر دیگری نخواهد آمد و طبعا وصی نبی هم نخواهد آمد لهذا علی علیه السلام خاتم الوصیین است، و این امر منافاتی با وصایت ائمه ی دیگر ندارد، زیرا آنان وصی پیغمبر اسلامند، نه وصی پیغمبر دیگر. و مسئله ی خاتمیت بشرحی كه معروض افتاد از بدیهیات اولیه در اسلام بوده و هست، تا آنجا كه مؤمنین اولیه ی طریقه ی باب پیش از آن كه نقطه ی اولی (علیمحمد باب) نیت واقعی خود را از ادعای بابیت اظهار نماید و صرفا به عنوان باب علم و باب قائم شیخیه
را (در قدم اول) كه بسابقه ی تعلیمات شیخ احسائی و سید كاظم رشتی آمادگی بیشتری از دیگران نسبت بقبول دعوت باب داشتند بخود می خواند، در همان اوان اعتقاد مؤمنین بخود باب درباره ی خاتمیت همان قول معروف بود، كه امروز هم مسلمین قائل به آن هستند، و حتی در نوشتجات اولیه ی سید باب از قبیل «صحیفه ی بین الحرمین» و «صحیفه ی عدلیه» [1] این مسأله تصدیق شده، و در كتاب «نقطة الكاف» تألیف حاجی میرزا جانی كاشانی كه از مقتولین بابیه ی تهران است در ص 52 در شرائط نبوت آمده: «اول آن كه ادعای محال نكند، مثل شریك باری، بلكه ادعای امكان نماید مثل پیغمبری، ولی ادعایش در خور زمان باشد، نه آنكه من الله نسخ آن ادعا رسیده باشد، مثل ادعای ختم پیغمبری و ثبوت آن و بعد از ثبوت دیگر ادعا جائز نیست.

و همین معنی در كتاب مذكور كه از مدارك موثق تاریخ بابیه است و بهائیه سعی در اختفای آن دارند، در ص 91 تكرار شده به این شرح: «(در شرائط نبی) اول آنكه ادعای محال ننماید: مثل شریك باری و ادعای ممكن نماید و ادعایش در خور زمان باشد، مثلا در دوره ی نبوت ادای نبوت جائز و بعد از اثبات قول «لا نبی بعدی باطل».


[1] سيد باب در كتاب صحيفه ي عدليه صفحه ي 5 تصريح نموده كه شريعت اسلام ابدا نسخ نخواهد شد.